آیا بنیانگذاران، ثروتمندانی خودشیفته هستند؟

همه ما گاهی فکر می‌کنیم که دنیا حول ما می‌چرخد و این لزوما چیز بدی نیست. حتی برخی از ویژگی‌های افراد نارسیسیست یا خودشیفته مانند داشتن چشم‌انداز روشن به آینده و کاریزماتیک بودن می‌تواند از شما رهبر بهتری بسازد. البته خصوصیت‌های بدی هم وجود دارد که ممکن است این بنیانگذاران و رهبران را غیرقابل تحمل کند!

بسیاری از سرمایه‌گذاران و بنیانگذاران احتمالا در کنار رهبران بزرگی مانند باراک اوباما، آبراهام لینکلن و حتی گاندی، به شدت در طیف خودشیفتگی قرار می‌گیرند.

ویژگی‌های بارز رهبران و بنیانگذاران خودشیفته

مایکل مک‌کوبی- کارشناس رهبری و مدیریت در مورد جوانب مثبت و منفی خودشیفتگی، نظر خود را این‌طور بیان می‌کند:

خودشیفته‌ها دنیا را آن‌طور که هست رد می‌کنند و در عوض تصوری از این دارند که چگونه باید باشد را ارائه می‌دهند.

رایج‌ترین ویژگی‌های خودشیفته‌ها این خصوصیت‌ها هستند: کاریزمای غیرقابل انکار، اعتقاد غیرقابل تزلزل، عادت فقط گوش دادن به خود، پارانویای خفیف، ماهیت بیش از حد کنترل‌کننده، عدم همدلی و حتی ظلم گاه به گاه (نه به این دلیل که می‌خواهند ظالم باشند)، پیگیری بی وقفه چشم اندازشان.

شاید تعدادی از اینها آشنا به نظر برسند!

مایکل مککوبی در مقاله مبسوط خود، «رهبران خودشیفته: جوانب مثبت باورنکردنی، معایب اجتناب‌ناپذیر»، رفتارهای خودشیفته‌های ثروتمند و تاثیرگذار را این چنین توصیف می‌کند.

خودشیفته‌های تاثیرگذار تمایل دارند ویژگی‌های رهبری زیر را نشان دهند:

  • چشم‌اندازهای قانع‌کننده دارند
  • به سمت تغییر جهان هدایت می‌شوند
  • توانایی جذب طرفداران را دارند
  • ریسک‌پذیر هستند
  • سوالات انتقادی می‌پرسند
  • اهداف تهاجمی را دنبال می‌کنند
  • قوانین بازی را تغییر می‌دهند
  • تصمیمات جسورانه می‌گیرند
  • ذهنی هوشمند دارند

با این حال، خودشیفته‌ها اغلب دارای ویژگی‌های غیرمولد نیز هستند. آنها ممکن است:

  • نگرانی‌های تیمشان را نادیده بگیرند
  • نسبت به انتقاد حساسیت شدید نشان دهند
  • برای عقایدشان بیش از حد ارزش قائل باشند و ایده‌های مخالف را نادیده بگیرند
  • برای حل مشکلاتشان کاری انجام ندهند (حتی گاهی آنها را تشخیص نمی‌دهند)
  • خود را تافته جدا بافته بدانند
  • با اطمینان از خود، روی کارهای غیرقابل پیش‌بینی شرط ببندند
  • در هنگام استرس عصبانیت زیادی از خود نشان دهند
  • به پیروان خود وابستگی بسیاری پیدا کنند
  • مربی و مشاور را برای راهنمایی نپذیرند
  • بیش از حد رقابتی یا پارانوئید باشند

اینها ویژگی‌های ایده‌آلی برای کسی نیست که می‌خواهید با او کار کنید، چه رسد به کسی که در موقعیت قدرت قرار دارد.

بنیانگذاران چگونه خودشیفته درونی خود را مهار کنند؟

مککوبی سه توصیه برای کمک به رهبران و بنیانگذاران دارد تا از حماقت‌های خودشیفتگی غیرمولد درونی خود دوری کنند و می‌توان گفت این نکات برای همه ما صدق می‌کنند.

1) یک تکیه‌گاه جانبی قابل اعتماد پیدا کنید

همکار، مربی، مشاور یا هرکسی که می‌تواند شما را در مسائل مختلف راهنمایی کند. توجه داشته باشید که این فرد باید بتواند به الزاماتی عملیاتی و اجرایی برای رسیدن به چشم‌اندازتان اشاره کند تا در واقعیت هم بتوانید ریشه خود را حفظ کنید و کارهایتان را پیش ببرید.

2) برای توضیح دادن خود وقت بگذارید

اگر می‌خواهید سازمان با شما و طرز فکر‌تان هم‌ذات‌پنداری کند، برای شفاف‌سازی و برقراری ارتباط وقت بگذارید. به‌هرحال شما به تنهایی نمی‌توانید همه کارها را انجام دهید.

3) خودشناسی را در آغوش بگیرید

روان‌درمانی و روان‌شناسی از نظر خودشیفته‌ها رد شده است با اینکه می‌توانند از آن بیشترین سود را ببرند. بنابراین اگر احساس می‌کنید که این شیوه برایتان مفید نخواهد بود سخت در اشتباهید و به هرحال باید آن را امتحان کنید.

آنچه می‌توانیم از خودشیفته‌ها بیاموزیم

بنیانگذاران خودشیفته تاثیرگذار با دیدی باز، تغییر آفرین هستند و می‌توانند هر شرایطی را به هم بریزند. آنها می‌خواهد دنیای بهتر رویاهایشان را بسازند و در آن زندگی کنند. بنابراین چه دوستشان داشته باشیم یا از آنها متنفر باشیم، اگر تمایل به بهبود داریم باید نیاز به آنها را بپذیریم.

اگر شما هم یکی از این رویاپردازان هستید، اشتیاق و میل به پیشروی نباید مانعی برای رسیدن شما به هدف باشد و توقف در هیچ جای مسیر برایتان جایز نیست. فقط اقدامات احتیاطی را انجام دهید تا از آزار و ناراحتی‌های بعدی جلوگیری کنید.

 

منبع: مدیوم